در این مقاله کوتاه جای آن نیست که به بحث درباره ماهیت فلسفهء تاریخ و چیستی حماسهء ملّی بپردازیم، تنها اشاره میشود که این نویسنده به تعریف هگل از فلسفهء تاریخ -که آن را والاترین پایه خودآگاهی قومی میشمارد- باور دارد و فلسفهء تاریخ را همان بررسی اندیشهگرانه تاریخ میداند درواقع فلسفهء تاریخ پژوهشی است که میخواهد در پس رویدادهای پراکنده و گونهگون تاریخ، نظمی منطقی و هماهنگ و یگانه بیابد؛ یعنی همان کاری که یک دستگاه نظری در سایر رشتههای علوم انجام میدهد.
هرگزنخواب کورش دارا جهان ندارد، سارا زبان ندارد بابا ستاره ای در هفت آسمان ندارد حتا دل دماوند، آتش فشان ندارد رستم در این هیاهو، گرز گران ندارد زیرا دل سپاهان، نقش جهان ندارد گویی که آرش ما، تیر و کمان ندارد نادر، ز خاک برخیز، میهن جوان ندارد بر بیستون نویسند، دارا جهان ندارد اما چه سود، اینجا نوشیروان ندارد اما صد آه و افسوس، شیر ژیان ندارد شاید که شاعر ما دیگر بیان ندارد هرگز نخواب کوروش، ای مهر آریایی |
درهای شهر تاریخی بابل پس از سالها روی بازدیدکنندگان گشوده شدند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) به نقل از نیویورکتایمز، پس از حدود یک دهه از آغاز ممنوعیت ورود بازدیدکنندگان به شهر تاریخی بابل، روز گذشته نخستین گروه از بازدیدکنندگان عراقی از شهری که از آن بهعنوان محل زندگی حمورابی (Hammurabi)، کاخ بختالنصر و محل مرگ اسکندر مقدونی نام برده میشود، دیدن کردند.
ادامه مطلب ...